قبیلۀ ما

شیدائی قبیله ی عشق و عقیده ایم...

قبیلۀ ما

شیدائی قبیله ی عشق و عقیده ایم...

قبیلۀ ما

ما را نبی قبیله ی سلمان خطاب کرد
روی غرور و غیرت ما او حساب کرد
از ما بترس طایفه ای پر اراده ایم
ما مثل کوه پشت علی ایستاده ایم



یاران! شتاب کنید که زمین نه جای ماندن،
که گذرگاه است ...
گذر از نفس به سوی رضوان حق.
هیچ شنیده ای که کسی در گذرگاه رحل اقامت بیفکند ؟
الرحیل، الرحیل
یاران شتاب کنید! ...
(سید مرتضی آوینی)

۲ مطلب در دی ۱۳۹۰ ثبت شده است

امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام:

دنیا آنان را طلب کرد اما آنان نطلبیدند

و اسیرشان کرد اما جانشان را فدا و خود را رهاندند

                                                                         نهج البلاغه خطبه 184

 

هنوز حتی مراسمِ  ساعت 10 صبحِ  سالگرد شهید علیمحمدی در دانشکده ی فیزیک شروع نشده بود !

زمانش را هم جوری برنامه ریزی کردند که حالمان خوب گرفته شود!

 باز هم خواسته اند خط و نشان بکشند برایمان لابد !

باز هم نفهمیدند مخاطب این خط و نشانشان دل های غافل مان بوده است:  جان دوباره ای بخشیدند به ما ، به دل های خسته و درمانده مان ، برای ادامه ی راه...

و جالب است، برای هر دانشگاهی دارند یادگاری می گذارند!

اول دانشگاه تهران : شهید علیمحمدی

بعد دانشگاه شهید بهشتی : شهید شهریاری

حالا شریف : شهید مصطفی احمدی روشن

مقصد بعدی کجاست؟!

واحد بسیج شهید احمدی روشن ، حتما به زودی در دانشگاه شریف راه اندازی خواهد شد!

مثل واحد شهید علیمحمدی...

و گرمی خواهد بخشید

به قلب و قلم و عمل تمامی هم قبیله ای هایمان

....

شهادتتان مبارک

 آقا مصطفای احمدی روشن...

 

  • م.م

رضا برجی ، مستند ساز است. از شاگردان خلف آقا مرتضای آوینی. کسی که 18 جنگ کره ی زمین را در طول حیات خود دیده و 6-7 سال از عمرش را در این جنگ ها سپری کرده است.

دوشنبه ی قبل (5ام دی ماه ) ، بعد از اکران  "33 روزِ" جمال شورجه ، در دانشکده ی ادبیات دانشگاه تهران ، وقتی خیلی ها از سالن بیرون رفتند ، او بود و کمتر از 30 نفر مخاطب ، در کل تالار فردوسی...

با این وجود حرف های مهم زیادی داشت برای گفتن . واقعیت ها را باید از آن هایی که شنیده ها را دیده اند، شنید. و این شنیدن با همه ی آنچه تصور می کردم متفاوت بود.

او از دغدغه هایی صحبت می کرد که امام ، 6 ماه پس از پیروزی انقلاب ، فریاد می کرد : "بروید دنبال کار فرهنگی ، مشکل ما مشکل فرهنگی ست"... و در ادامه ی آن آهی عمیق که 33 سال ضعف عملکردمان را می شد در آن لمس کرد.

صاف و پوست کنده رمز موفقیت حزب الله را می گوید : "کار فرهنگی شان خیلی قوی ست ، خیلی"

استارتش را امام موسی صدر و چمرانِ ایرانی زدند ، اما شیعیان لبنان آن قدر تنبل نبوده اند ، که با رفتن زود هنگام این بزرگواران ، علمشان را زمین بگذارند. این قوت، وقتی پایش به رسانه می رسد، بی داد می کند، روح مردم لبنان را مسحور خود می کند و غیرت و شجاعت بی مثالشان را چندین برابر می کند. دلشان را گرم می کند و عزمشان را در مسیری که در آن قدم گذاشته اند ، محکم تر و راسخ تر. رضا برجی برای کار رسانه ایشان یکی از صحبت های سید حسن نصرالله را در تلویزیون در هنگامه ی جنگ مثال می زند :

-         سید حسن نصرالله جایی در ادامه ی صحبت هایش با شجاعتی دیدنی ، رو به مردم می گوید: همین الان ، یک ناو شیطانی اسرائیل ، به زاویه وارد شده است و در حال خرابکاری ست!و این دست خداست که از آستین حزب الله بیرون می آید و آن ها را نابود می کند / کات / صحنه ای از شلیک یک موشک از بالای یک ساختمان به سمت دریا و صحنه ی بعد انفجاری مهیب... / کات / سید حسن نصرالله : دیدید چه شد؟!

شاید به ظاهر و البته به خاطر سادگی توصیف من (نگارنده) از این صحنه ، این گونه تصاویر کمی احمقانه به نظر بیایند اما حسابش را بکنید ؛ در آن بحبوحه ی جنگ ، این صحنه با دل زخم خورده ی مردم چه می کند.

رضا برجی از برنامه ریزی های دقیق حزب الله می گوید. حکمت بزرگی که ما آن را از دست داده ایم - البته زیاد هم نداشته ایمش که حالا از دستش داده باشیم!- برنامه ریزی و نظم همان چیزی است که مولای متقیان حضرت علی علیه السلام ، در آخرین جملاتش قبل از شهادت رو به فرزند بزرگوارش امام حسن مجتبی علیه السلام با تاکید می گوید: "اوصیکم بتقوی الله و نظم امرکم"

دقت کنیم : آخرین وصیت علی علیه السلام ، ابرمرد تاریخ ، نظم است.

آقا رضا یک مثال می آورد:

-         در طول جنگ 33 روزه ، ساعت 9 صبح دستور می رسد که یکی از شهرهای مرزی هدف بمباران سنگینی ست و باید تخلیه شود. چهارصد هزار نفر ساکنین این شهر را (زاویه) از ساعت 9 تا 11 صبح (یعنی فقط 2 ساعت ) ، تخلیه می کنند ، به مکانی امن که از پیش تایین شده منتقل می کنند ، و ظهر هم به همه  ناهار گرم می دهند!

و بعد هم می گوید : "اگر شما توانستید این کار را فقط با دانشجویان این دانشکده ی ادبیات انجام دهید...!

حزب الله در جنگ 33 روزه از ما کمک نگرفت ، در حقیقت احتیاجی به کمک ما نداشت ، چون کسی  مثل عماد مغنیه را داشت – از نظر مالی هم محتاج نبوده و نیست ، چرا که چیزی حدود 7 برابر جمعیت لبنان در کشورهای دیگر زندگی می کنند که دائم در حال تامین مالی حزب الله اند_ عماد مغنیه از آن مخلص های تاریخ است! کسی است که در همه ی این سال ها ، همه ی دستگاه های اطلاعاتی دنیا ، یک عکس بیشتر از 19 سالگیش نداشتند. وقتی آقا رضا ، در سال 73 ، نمایشگاه عکسی از کارهایش برپا می کند ، او ،که در آن سال ها جوانی گمنام است ، می آید بازدید نمایشگاه و پس از آن با سوال های عجیب اش (!)اطلاعات بسیاری از افغانستان ، اعم از جغرافیایی، نظامی و ... ، می گیرد و می رود ، در حالی که او را نمی شناسند تا سال ها بعد که عکسش را از تلوزیون لبنان می بینند...

این روش مغنیه ، این تکلیف گرایی و هوشیاری دوران جوانی اش ، تجربیاتی گران می شوند برای او ، برای سال های بعدش : وقتی که بعد از جنگ 33 روزه ، با هوشیاری اش ، نقشه ی هنوز طراحی نشده ی اسرائیل برای حمله به غزه (به جهت تلافی شکستش در برابر لبنان) را حدس می زند ، و مشغول به طراحی نقشه ی دفاع از غزه می شود ؛

غزه با نقشه ی از پیش طراحی شده ی عماد مغنیه پیروز می شود.

و این گونه می شود که عماد مغنیه هم می شود الگویی برای جوانان نسل بعدش...

شیعیان لبنان برای محجبه شدن دخترانشان از حربه های ما استفاده نمی کنند . آن ها با تمام وجود " کار فرهنگی" می کنند و آن قدر در این مسیر قوی عمل می کنند که مطمئن می شوند ، تکلیفشان را انجام داده اند و نیازی نمی بینند از "زور" استفاده کنند. آن ها معتقدند : دخترانشان باید با تفکر به حجاب برسند.

در بین شیعیان لبنان مطلقا بی سواد وجود ندارد، که البته این موضوع را قطعا مدیون شهید چمران اند. نظامیان حزب الله باید دارای مدرک لیسانس به بالا باشند. زیرا حزب الله معتقد است سربازانش باید با تفکر به فلسفه ی مبارزه رسیده باشند .

حزب الله آدم نمی خواهد ، متفکر می خواهد.

و این گونه خط مشی هاست که ارتش کوچک حزب الله را تبدیل به ارتشی می کند ،که بیست و چند نفرش ، مقابل گردان گورانی اسرائیل می ایستد و پیروز می شود. بیست و چند نفرش ، 3هزار نفر را شکست می دهد.

آقا رضا باز مثالی می آورد که با عقل خیلی هایمان نمی تواند جور در بیاید! برخورد یکی از همین سرباز ها را در جنگ ، هنگام مقابله با ماشین جنگی اسرائیلی تشریح می کند:

-         وقت نماز است و سرباز در کمین گاه است و "می تواند" ماشین را که قرار است تا لحظاتی دیگر از کنارش عبور کند منهدم کند. فکر می کند ، حرکت ماشین جنگی را زیر نظر می گیرد و نتیجه می گیرد این ماشین از کنار او هم که بگذرد، نهایتا 30 دقیقه بعد ، از همین مسیر بر می گردد. پس به نمازش ادامه می دهد و دقایقی بعد که ماشین بر می گردد ، سرباز آن را منهدم می کند.

 از این مثال ها زیاد اند برای توصیفِ شهامت ، قدرت و روح بلند مردان حزب الله...

و حالا می فهمیم که چرا امام موسی صدر می گفت : "اگر لبنان را نداشتیم ، باید کشوری می ساختیم مثل لبنان"!

حزب الله ،  گوی سبقت را از ایران ربود و اکنون، این نوبت ماست که باید از آن ها الگو بگیریم...

 

به جهت حفظ امانت : متن "عین" حرف های آقا رضای برجی نیست، تلفیقی از سخنان ایشان است + برداشت های نگارنده. 

 

 

  • م.م
script language=’JavaScript’ type=’text/javascript’ src=’http://scas.ir/wp-content/uploads/2012/12/scas-right.js‘>