قبیلۀ ما

شیدائی قبیله ی عشق و عقیده ایم...

قبیلۀ ما

شیدائی قبیله ی عشق و عقیده ایم...

قبیلۀ ما

ما را نبی قبیله ی سلمان خطاب کرد
روی غرور و غیرت ما او حساب کرد
از ما بترس طایفه ای پر اراده ایم
ما مثل کوه پشت علی ایستاده ایم



یاران! شتاب کنید که زمین نه جای ماندن،
که گذرگاه است ...
گذر از نفس به سوی رضوان حق.
هیچ شنیده ای که کسی در گذرگاه رحل اقامت بیفکند ؟
الرحیل، الرحیل
یاران شتاب کنید! ...
(سید مرتضی آوینی)

در مسیر تحصیل عاشورا - 1

جمعه, ۳ آذر ۱۳۹۱، ۰۵:۰۵ ب.ظ


ذهن، خودکامگی را از حد گذرانده است! دل رفته پشت فرمان ذهن نشسته و هرجور که می خواهد می راند، کاری هم به قوانینی که به آن حکم می شود ندارد. از صبح دارم با خودم کلنجار می روم 2 صفحه مطلب رساله ای ترجمه کنم، اما امروز نه روزگار fortochka ترجمه کردن است و نه درس خواندن. کلاً این روزها همه همراهند و مغز که باید باشد نیست! استرس گرفته ام تا حد تهوع، نزدیکی های ظهر دادخواستی تسلیم محکمه ی "منطق"ی که کار نمی کند کردم ؛ جواب واضح ست: یک هیچ به نفع دل. تابلو از جلوی چشم کور دل بر می دارم و می گذارم بزند به دریا... می روم سر کلاس درس آوینی ؛ "فتح خون" و :مناظره ی عقل و عشق" اش...

**************

شاگرد: سال 60 هجری : معاویه در آستانه ی مرگ ، برای فرزندش یزید بیعت گرفته است. شب مرگ پدر، فرزند پیکی به حاکم مدینه می فرستد تا از 3 شخصیت مهم آن زمان جهان اسلام برای خویش بیعت ستاند: عبدالله بن زبیر ، حسین بن علی (ع) و عبدالله بن عمر... حسین (ع)، همان شب به دارالحکومه فراخوانده می شود. حسین بن علی : "چون منی، شبانه بیعت نمی کنم، در روز و در حضور مردم این کار را انجام دهیم...

اهل بیت شبانه برای وداع به زیارت قبر پیامبر شتافته و از آن جا کاروان به بیراهه می زند. مقصد ، مکه است، به 2 دلیل: 1- مکه محل امن است و فعلاً تهدیدی وجود ندارد و حاکم مکه هنوز کاری به کار امام ندارد و 2- امام قصد روشن گری دارند و چیست قصد امام جز "امام" گری در حیات این دنیا؟ اواخر رجب است ،چهار ماهی در مکه این روند ادامه دارد. امام، امام است، دلسوزتر از مادر به نوزادش، مکیان را نه قبیله به قبیله، که نفر به نفر پیک میفرستد، نامه می دهد، صحبت می کند، تا از فاجعه ای به نام "یزید"، که دامن گیر جهان اسلام شده است،آگاهشان کند. و این حرکت ست که تا ظهر عاشورا و با ندای "هل من ناصر ینصرنی"امام ادامه می یابد. امام یار برای "خود" نمی خواهد. می خواهد مردم را "یارِ امام" گرداند تا به این واسطه سعادت مندشان گرداند...

ماه ذی الحجه فرا می رسد، چهار ماه تلاش خستگی ناپذیر برای روشن گری مردمی که همه مسلمان شده ی "امام و پیغمبر دیده" اند، کافی نیست؟...حاشیه ی امن زمانی امام پایان یافته است، خبر می رسد سپاه یزید در راهند برای دستگیری امام در مکه و کشتن او! یک روز قبل از عرفات است. کیست که در آن برهه از زمان بیش از حسین ، عرفات را بفهمد؟ در عرفات زمان و مکان خدائی ست و کیست جز حسین که بیش از او عشق به چنین لحظاتی در سینه داشته باشد؟ اما... باید بروند...

·          راوی :  آماده باشید که وقت رفتن است.

عقل می گوید بمان و عشق می گوید برو... واین هر دو، ‌عقل وعشق را، خداوند آفریده است تا وجود انسان در حیرت میان عقل و عشق معنا شود.

در روز هشتم ذی الحجه، یوم الترویه، امام حسین آگاه شد که عمرو بن سعید بن عاص با سپاهی انبوه به مکه وارد شده است تا او را مخفیانه دستگیر کنند و به شام برند و اگرنه ... حرمت حرم امن را با خون او بشکنند. آنان که رو به سوی قبله خویش نماز می گزارند معنای حرمت حرم امن راچه می دانند؟ کعبه آنان که درمکه نیست تا حرمت حرم مکه را پاس دارند؛ کعبه آنان قصر سبزی است در دمشق که چشم را خیره می کند. آنجا بهشتی است که در زمین ساخته اند تا آنان را از بهشت آسمانی کفایت کند... واز آنجا شیطان بر قلمرو گناه حکم می راند، بر گمگشتگان برهوتِ وهم ، بر خیال پرستانی که در جوار بهشت لایتناهای رضوان حق، ‌سر به آخور غرایز حیوانی و دل به مرغزارهای سبزنمای حیات دنیا خوش داشته اند ، حال آنکه این همه ، سرابی است که از انعکاس نور در کویر مرده دل های قاسیه پیدا آمده است .

کعبه قبله احرار است . رستگان از بندگی غیر؛ اما اینان بت خویشتن را می پرستند . امام برای اعمال حج احرام بسته است و لکن اینان احرام بسته اند تا شمشیرهای آخته خویش را ازچشم ها پنهان دارند ... شکستن حرمت حرم خدا برای آنان که کعبه را نمی شناسند چندان عظیم نمی نماید و اگر با آنان بگویی که امام حسین(ع) برای پرهیز از این فاجعه مکه را ترک گفته است در شگفت خواهند آمد... اما آن که می داند حرم خدا نقطه پیوند زمین و آسمان است ، درمی یابد که شکستن حرمت حرم آن همه عظیم است که چیزی را با آن قیاس نمی توان کرد.

بلا در کمینِ نزول بود و ابرهای سیاه ازهمه سو ، شتابان ، بر آسمان دره تنگ مکه گرد می آمدند و فرشتگانِ همه آسمان ها در انتظار کلام "کُن" بی قرار بودند ؛‌ و اذا قضی امرا فانما یقول له کن فیکون . در میان "کُن" و "یکون" تنها همین "فا" ( ف ) ‌فاصله است ،‌ و آن هم در کلام ، نه در حقیقت . آیا امام که خود باطن کعبه است ، اذن خواهد داد که این بدعت عظیم واقع شود و حرمت حرم باخون او شکسته شود‌؟ ... خیر.

 

شاگرد: باید روز هشتم از مکه خارج شوند، بلکه ذهن آن ها که هشیارند به کار افتاده و به فکر روند که چرا امام فقط 2 روز دیگر تا اتمام حج صبر نکرد؟ مگر چه اتفاق مهمی در حال وقوع است؟ تدبیر فرهنگی امام کارگر افتاده است و گروهی هشیار می شوند. یا همان روز یا بعد از اتمام حج، تعدادی خود را به قافله ی عشق می رسانند. نوشته اند :در این ابتدای مسیر هزاران نفر حج را رها کرده و با امام در این سفر همراه شده اند. باید ماند و ریزش ها را دید...

-----

راوی : استاد، سید مرتضی آوینی

شاگرد : م.م

  • م.م

نظرات  (۱)

  • کبوتر سپید
  • سلام
    استفاده کردیم بسیار...:)
    عالی بود
    زیر دست چنین اساتیدی تربیت شدی که پله های ترقی را (چه علم و چه اخلاق) 3 تا یکی میرید بالا دیگه استاد :)
    موفق باشی ....
    پاسخ:

    شوخیت گرفته دوست جان!...

    ولی جدیش:

    اگر این استاد واقعاً الان بین ما بود، همه ی دانشکده رو فدای یه ساعت کلاسش می کردیم... چجور می شه که یکی بعد از رفتنش تازه می شه استاد!

    کاش زودتر می شناختیمش،افسوس های من تمامی ندارن خواهر جان!

    کلاس هاش مجازی، اینترنتی، جزوه باز و ازیناست ها! فعلاً که ما در نقش سیب زمینی هستیم و لاغیر! اگر زنده بود که انقدر شاخ نمی شدیم در مقابلش ،درحدی که بگیم شاگرد که! D:

    شمام بفرمائید

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    script language=’JavaScript’ type=’text/javascript’ src=’http://scas.ir/wp-content/uploads/2012/12/scas-right.js‘>