حس بی اعتمادی یعنی این
دیروز که مثل همه ی ایرانی های دیگر(!) پیامک مبنی بر تحریم گوگل را دریافت کردم ، به اینکه ممکن است از طرف خود مخابرات باشد یا نباشد اهمیتی ندادم، اما صبح زود امروز که با فیلترینگ گوگل و جیمیل مواجه شدم ، ذهنم به همان سمتی رفت که اغلب می رود! اقلا نیمی از ۲۴ ساعت شبانه روز من گوگل روی صفحه ی کامپیوترم باز است، حالا یا googletranslate است یا gmail یا خود جستجوگر google ، و بدون این ها واقعا کارم لنگ است. به درستی یا نادرستی اش کاری ندارم. حرف سر این است که با این اوصاف عهد کردم که این ۲ روز را دندان سر جگر بگذارم ... این دندان سر جگر گذاشتن من در این حد بود که همه ی کارهایم را در این راستا تعطیل کنم الا دریافت نامه ی بسیار مهمی که قرار بود به جیمیلم بیاید. عدم دریافت این نامه درحد بهم خوردن قراری بود که از طرف استانداری هماهنگ شده بود.با این توجیه به خودم حق دادم راست بروم سراغ جیمیل و نامه را بگیرم و بیایم بیرون و بقیه ی کارها پر!!!
صبح امروز ، گوگل و جیمیل و حتی یاهو میل فیلتر شده بودند! کارد می زدند خونم در نمی آمد. آخر از چند روز پیش هم سر فیلتر شدن سایت همایشی که مهلت ارسال مقاله اش تا ۱ مهر بیشتر نبود حسابی اخلاقم بهم ریخته است! حرصش اینجاست که هی صفحه ی "پیوندها" باز میشود و با روشنفکری تمام می فرمایند "در صورت اشتباه در فیلتراسیون اطلاع دهید" ولی زهی خیال باطل که آقایان کوچک ترین توجهی به اطلاع رسانی ها بفرمایند!
قشنگی و ارزش این کار به این بود که خودجوش باشد. به این بود که مسلمانان خودشان این ضربه را وارد کنند ... آخر تا کی میخواهید اخلاقیات را زورکی تحمیل کنید...
امروز همه اش حرف از این کار مسخره ی مخابرات و وزارت ارتباطات بود . حقش این بود که مردم خودشان پلیس همدیگر می شدند و خبر عمل به این قول را از هم میگرفتند...
در این که خط قرمز ما پیامبرمان است بحثی نیست ، در این که در این قضیه از هرچه لازم باشد به معنی واقعی و به دور از شعارزدگی خواهیم گذشت و منفعت شخصی و ... را کاری نخواهیم داشت هم شکی نیست ، اما همه ی این ها به خود مسلمان ها مربوط می شود و غیرت تک تکمان را میطلبد نه زور دولتمان را.
با این حرکت های نسنجیده و بیفکرانه ، انگیزه ی حرکت های دسته جمعی ارزشی را از ملت میگیرید آقایان محترم! حس بی اعتمادی یعنی این
- ۹۱/۰۷/۰۴