از آن حرف هایی که باید با تجسم صحنهی اطرافش شنیده شود
20 آذر 91، سالروز شهادت امام زین العابدین علیه السلام،
درحالی که سرریز جمعیتی که برای شرکت در برنامهی انجمن در تالار فردوسی دانشکدهی ادبیات هجوم آورده اند، تا حیاط را پر کرده،
و همه به آزادانه ترین شکل ممکن مشغول تکاپو وهیاهوی اند،
و در حالی که حراست کاری به کار احدالناسی ندارد،
و درحالی که سیستم های تصویری و صوتی دانشگاه که هیچ وقت خدا برای برنامه های مسجد و بسیج و امثالهم مهیا نیستند، حالا دلشان برای جمعیت توی حیاط هم حتی سوخته و تا ارتباط تصویری تالار برای بیرونی ها هم تأمین شده،
و درحالی که صدای سرود خواندن و کف زدن تا گوش مسجدی ها (آن ها که همیشه محکوم به رعایت سکوت اند) را هم آزار میدهد
و در خیلی حال های دیگر،
آقای سید محمد خاتمی چنین روضه می خواند :
" با کمال تاسف، دانشگاه تهران که باید مظهر آزادی و رهایی و بحث و اندیشهورزی و خردورزی باشد، امروز با تنگناهای زیادی روبهرو است.
... اگر از مقام انقلاب اسلامی، آزادی اندیشه و بیان و آزادی مردم و اگر انقلاب ما نقدکنندهی خشونت و رسمیتبخشنده به گفتوگو و مذاکره بود، دانشگاه باید بیش از هر جای دیگر این امور را تجلی بخشد که متاسفانه دانشگاهها با تنگناهایی مواجه است."
- - -
بگذریم از اینکه چقدر فعل و فاعلش هم داغان پاغان است! به حرف هایش درمورد موسوی و کروبی هم نمی خواهد فکر کنیم...
از لغو مجوز مناظرهی بسیج و انجمن هم که بگذریم
میرسیم به برنامه ی بسیج که فردا قرار است در تالار شهید چمران دانشکدهی فنی غریبانه برگزار شود...
و یک بار دیگر برسیم به حرف سید مرتضی که می گفت: "در جمهوری اسلامی همه آزاداند الا حزب اللهی ها"
- - -
اصلاً از همه اش می گذریم و درس می خوانیم :)
- ۹۱/۰۹/۲۰